کد قفل کردن راست کليک

کد قفل کردن راست کليک

هدايت به بالاي

تماس با ما

ابزار رایگان وبلاگ

مترجم سایت

mouse code|تغییر شکل ماوس
كد ماوس

زندگی بهتر

راز و نیاز با خدا

 

گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟
گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟
گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟
گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟
گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟
گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟
گفتم: خدایا اینقدر نگو من گفت: من توام ، تو من . ..


.......................................................................................... 

 بارالها

تو نادیده میگیری
من هم نادیده میگیرم
تو خطاهایـم را
من عطاهایت را . . .

.......................................................................................... 
خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است
وقتی که صداقت ها، آلوده به صد رنگ است
خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است
چون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ است

خود را به خدا بسپار، آن لحظه که تنهایی
آن لحظه که دل دارد، از تو طلب یاری
خود را به خدا بسپار، همراه سراسر اوست
دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوست

خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی
آن لحظه که از غم ها، بی تابی و حیرانی
خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر
چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر

خود را به خدا بسپار ، وقتی که تن ات سرد است
وقتی که دل از دنیا ، آمیخته‌ی یک درد است...

.......................................................................................... 


خدا ، فراموش شده ای که همیشه روبروی ماست …
.
.
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالیکه گویی ایستاده بودم !
چه غصه هایی که فقط به سپیدی مویم حاصل شد در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود !
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود !
به همین سادگی …
.
.
چشمه ها در جاری شدن و علف ها در سبز شدن معنی پیدا میکنند
کوه ها با قله ها و دریا ها با موج ها زندگی پیدا میکنند
و همه ی انسان ها با عشق …
پس بار خدایا بر من رحم کن
بر من که میدانم ناتوانم رحم کن
باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم
باشد که حتی دست و پایی نداشته باشم
و حتی من نباشد …
اما نباشد لحظه ای که در قلبم”عشق” نباشد !
.
.
ﺣﻤﺪ ﻭ ﺳﭙﺎﺱ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ است ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩﻡ !
.
.
خدایا بیا پشت آن پنجره که وا میشود رو به سوی دلم !
بیا پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم !
خدایا کمک کن که پروانه ی شعر من جان بگیرد
کمی هم به فکر دلم باش ، مبادا بمیرد
خدایا دلم را که هر شب نفس می کشد در هوایت
اگرچه شکسته ، شبی می فرستم برایت

.
.
مخاطب خاصت که خدا باشه ، به درک که یکی از این مخاطب های زمینی نداریم !
.
.
خدایا ، تو آن مشترک مورد نظری هستی که همیشه در دسترسی …
.
.
نشناخته را محرم هر راز مکن
قفل دل خود بر همه کس باز مکن
در قلک دل برای آینده خویش
جز عشق خدا هیچ پس انداز مکن
.
.
یادت باشد هیچ کجا آنقدر شلوغ نیست که نتوانی لحظه ای با خدا خلوت کنی !

  


بلند ترین برج های جهان

نظر فراموش نشه!
تایپه 101 یکی از بلندترین برجهای دنیا و ارتفاع آن 509 متر و 101 طبقه است




مرکز مالی جهانی شانگهای و برج مائو که 492 متر ارتفاع دارد




برج ICC  یا مرکز تجاری بین المللی هنگ کنگ که دارای 118 طبقه که مراحل ساختش رو به اتمام است و 484 متر ارتفاع دارد




برجهای پتروناس مالزی که 88 طبقه و 452 متر ارتفاع دارد




  نانجینگ گرینلند مرکز مالی در چین میباشد که 450 متر ازرتفاع و دارای 89 طبقه میباشد




برج ویلیس شیکاگو که بلند ترین برج در نیمکره غربی و دارای 442 متر ارتفاع میباشد




برج گوانگژو غربی که دارای 440 متر ارتفاع میباشد




دو مرکز بین المللی هنگ کنگ که دارای 416 متر ارتفاع است




برج دبی در حال حاضر بلندترین آسمانخرش میباشد که 828 متر ارتفاع دارد 



مخترع کامپیوتر کیست؟

computer-inventor

آسمونی : چارلز بابیج (۱۷۹۱ -۱۸۷۱) فیلسوف تحلیل گر و ریاضیدان انگلیسی و نخستین کسی بود که ایده یک ماشین محاسبه گر برنامه پذیر را ارائه داد. وی در سال ۱۸۲۰ طراحی ماشین محاسبه گر خود را آغاز کرد؛ ماشینی که بعدها به نام ماشین تفاضلی معروف شد.

آلن تورینگ کسی بود که در دهه ۱۹۳۰ به عنوان پدر علم محاسبهٔ نوین و علم رایانه شناخته شد و مهمترین جایزهٔ علمی رایانه به افتخار وی جایزهٔ تورینگ نام گرفته است. تسوزه هم در سال ۱۹۳۸ نخستین رایانه خود را به نام Z۱ ساخت که البته قابلیت برنامه نویسی نداشت. اگر پاسخ شما یکی از افرادی است که ذکر آن ها رفت باید بگوییم که بر اساس نتایج تحقیقات یک تیم انگلیسی همگی این پاسخ ها می تواند اشتباه باشد.

 فرضیه محققان انگلیسی تمرکز بر روی این پرسش بود که آیا “چارلز بابیج”، ریاضیدان قرن نوزدهم ایده نخستین کامپیوتر قابل برنامه نویسی را در دهه ۱۸۳۰، یک صد سال پیش از ایده آلن تورینگ، داده است یا خیر؟

بابیج ایده و وقت بسیار زیادی را صرف کرد تا بتواند ماشین محاسبه گر مکانیکی را طراحی کند که اولا: بتواند به صحت نتایج اعلام شده به وسیله او اطمینان داشت و دوم: این که زمان طولانی را که صرف محاسبات پیچیده و طولانی می شد را کاهش دهد.

وی برای این کار طرح هایی مبتنی بر ساختارهای مکانیکی متنوع طراحی و با ارائه آن به دولت وقت انگیلس آن ها را راضی کرد تا روی ساخت این ابزار مهم سرمایه گذاری کنند.

گفته شده که نتیجه مذاکرات وی با دولت ۱۷ هزار پوند حمایت مالی بود که از طرح او به عمل آمد. با این کمک مالی و همین طور استفاده از مجموعه ای از مهندسان و صنعتگران، وی زمانی طولانی را صرف ساخت ابزارهای لازم برای بدنه نهایی ماشین تفاضلی خود کرد اما برخلاف انتظار، وی به نتیجه جالبی نرسید و حتی نتوانست نمونه کاملی از ماشین خود را ارائه کند. بخش هایی از سازوکارهای ناتمام ساخت او در موزه دانش لندن به نمایش درآمده است.

computer-inventor(2)

در سال ۱۹۹۱ بر پایه طرح های اصلی بابیج یک دستگاه تفاضلی (Difference engine) ساخته شد که بخوبی کار می کرد. این امر نشان داد که دستگاه بابیج درصورتی که کامل می شد می توانست به خوبی کار کند. وی همان سال ها روی طرح ماشین پیچیده تری هم کار می کرد که نام ماشین تحلیلی بر آن گذشته بود.

اما در بین عده ای عقیده دارند که مخترع کامپیوتر اشخاص دیگری هستند.یکی از این مدعیان کشور آلمان است.

کشور آلمان در نظر دارد تا به همه یادآوری کند که کامپیوتر اختراع آلمانی ها بوده است و نه اختراع آمریکایی ها، چنانچه بعضی اینطور تصور کرده‌اند. این تصمیم ضمن بزرگداشت مخترع کامپیوتر کنراد زوسه در موزه تکنولوژی برلین عملی می شود.

آلمان در همین خصوص اقدام به برگزاری جشن های بزرگداشت تاریخ صدسالگی این مخترع کامپیوتر در سراسر کشور و در شش موزه در سال جاری می کند. شعار این جشن ها هم “کامپیوتر اختراع آلمان است” می باشد.

مدیر موزه تکنولوژی برلین می گوید، کامپیوتر از آمریکا نیامده است و بیل گیتس هم مخترع آن نیست! وی تاکید می کند اولین کامپیوتر در جهان در برلین ساخته شده است.

The inventor of the PC(3)

گفتنی است،در بسیاری از دایره المعارف و مراجع کامپیوتری نام Harvard Mark1 به عنوان اولین کامپیوتر دیجیتالی اتوماتیک معرفی شده است. این کامپیوتر را آقای Howard H.Aiken به همراه گروهش در سال های 1939 تا 1944 در آمریکا ساخت، اما بسیاری از کارشناسان به گواه تاریخ و انجام بررسی های دقیق می گویند که اولین کامپیوتری که قابل کنترل و برنامه نویسی با زبان های برنامه نویسی بود را کنراد زوسه (konrad Zuse) در سال 1941 به نام Z3 تکمیل و ارائه کرد. وی اولین کامپیوتر خود را به نام Z1 در سال 1938 ساخته بود که البته قابلیت برنامه نویسی را نداشت.

البته عده ای نیز بر این باورند که بدیع‌الزمان ابوالعز بن اسماعیل بن رزاز جَزَری (درگذشتهٔ ۶۰۲ ق.) یکی از نخستین ماشین های اتومات را که جد رایانه‌های امروزین است ، ساخته بوده است.

این مهندس مکانیک مسلمان از دیاربکر در شرق آناتولی بوده است. بدیع‌الزمان جزری کتاب خود را به زبان عربی نوشته و آن را «الجامع بین العلم و العمل النافع فی صناعه الحیل» نام گذاشته. معنی واژه‌به‌واژهٔ آن می‌شود: «ادغام‌گر دانش و کاربرد، مفید برای فن مکانیک.»

این کتاب در فارسی با عنوان «مبانی نظری و عملی مهندسی مکانیک در تمدن اسلامی» ترجمه شده است. جزری این کتاب را در سال ۶۰۲ هجری به فرمان قرا ارسلان امیر دیاربکر تالیف کرده است.

مغز چیست؟ چگونه کار می کند ؟

مغز انسان چگونه کار می کند؟

هر حیوانی که به آن فکر کنید، پستاندار، پرنده، خزنده، ماهی، دوزیست، هر چیزی، بالاخره یک مغز دارد. اما مغز انسان در میان تمامی موجودات زنده به معنای واقعی، منحصر به فرد است. با این حساب، اگرچه مغز انسان، بزرگ ترین مغز در بین موجودات زنده نیست اما این واحد به انسان اجازه سخن گفتن، تصور کردن و حل مسئله را می دهد.

برای مثال، به صورت تیتر وار می توان چندین مورد که تحت کنترل مغز هستند را مثال زد:

  • کنترل دمای بدن، فشار خون، ضربان قلب و تنفس را به عهده دارد.
  • هر ثانیه، هجوم گسترده ای از اطلاعات را از طریق حواس پنجگانه دریافت و تحلیل می کند.
  • راه رفتن، صحبت کردن، ایستادن، نشستن و تمامی حالات فیزیکی بدن انسان را کنترل می کند.
  • به شما اجازه می دهد فکر کنید، رویاپردازی کنید، منطق بیاورید و احساسات را تجربه کنید.

تمامی این فرآیندها در ساختمانی پیچ در پیچ و رازآلود که یک و نیم کیلوگرم در انسان بالغ وزن دارد رخ می دهد و دنیای انسان ها بدون آن، هیچ تفاوتی با دنیای حیوانات ندارد.

مغز، نخاع و عصب های محیطی، سامانه گسترده، پیچیده و یکپارچه ای از پردازش اطلاعات را پدید آورده اند که «سیستم عصبی مرکزی» نامگذاری شده است. به طور کلی، این شبکه مسئول تنظیم تمام جنبه های خودآگاه و ناخودآگاه زندگی ماست.

بررسی علمی مغز و سیستم عصبی، نوروساینس، نوروبیولوژی یا علوم اعصاب خوانده می شود. به دلیل اینکه علوم اعصاب رشته ای بسیار وسیع است و مغز و سیستم عصبی بسیار پیچیده اند، در این مقاله بیشتر به موارد پایه ای اشاره می کنیم و چندان وارد عملکردهای پیچیده سیستم عصبی نخواهیم شد.


ساختمان نورون

neuron2

مغز شما از 100 میلیارد سلول عصبی به نام نورون ساخته شده است؛ سلول هایی که قابلیت جمع آوری اطلاعات از محیط و تبدیل آن ها به داده های الکتروشیمیایی را دارند. می توانید آن ها را همانند ورودی ها و سیم های درون یک کامپیوتر در نظر بگیرید.

نورون ها سلول هایی تخصص یافته هستند که فعالیت اصلی شان دریافت و انتقال اطلاعات از یک ناحیه به ناحیه دیگر است. گاهی اوقات یک سلول عصبی حتی می تواند چند ده سانتی متر طول داشته باشد و مسیری طولانی را تحت تصرف داشته باشد.

این سلول ها، از سه بخش اصلی تشکیل شده اند:

  1. بدنه سلولی یا سوما: این قسمت، تمامی آنچه که یک سلول نیاز داشته باشد را در خود جای می دهد، مثل نوکلئوس که شامل DNA است، شبکه آندوپلاسمی (برای ساخت ریبوزوم ها)، ریبوزوم ها (برای ساخت پروتئین)، میتوکندری (برای تبدیل گلوکز یا قند به انرژی). اگر این قسمت آسیب ببیند، بدون شک نورون هم از بین خواهد رفت.
  2. آکسون: این بخش طویل و بلند، پیام را از محیط دریافت کرده و به سمت سلول و دندریت ها هدایت می کند. بسته به نوع نورون، آکسون می تواند توسط غلاف میلین پوشیده شده باشد، دقیقا همانند یک سیم فلزی که توسط پوششی پلاستیکی محافظت می شود. میلین از چربی و پروتئین ساخته شده و به نورون اجازه می دهد تا با سرعت بیشتری، پیام را به صورت پرشی در طول آکسون جا به جا کند. نورون های موجود در مغز و طناب عصبی عمدتا میلین ندارند اما اعصاب محیطی چرا.
  3. دندریت یا پایانه عصبی: زائده های باریک و کوچکی هستند که از بدنه سلول منشعب شده و راه برقراری ارتباط نورون با دیگر سلول ها یا عوامل محیطی هستند. در حقیقت، دندریت ها همه اطلاعات را دریافت کرده و به آکسون می دهند.

انواع نورون ها

neurons51

نورون ها ابعاد مختلفی دارند. برای مثال، یک نورون حسی که نوک انگشت قرار گرفته، آکسونی به بلندای طول بازو دارد، در صورتی که نورون های مغزی نهایتا چند میلی متر طول دارند. همچنین، براساس نوع کارایی شان، اشغال مختلفی هم دارند.

نورون های حرکتی که کنترل ماهیچه ها را در اختیار دارند، بدنه سلولی در یک سمت، آکسون در مرکز و دندریت در سوی دیگر دارند. نورون های حسی در هر دو سوی خود، یعنی هم روی آکسون و هم روی بدنه سلولی دندریت دارند. از سوی دیگر، اینترنورون ها یا نورون های حد واسط به گونه ای ساخته شده اند که اطلاعات را بین نورون حسی و نورون حرکتی جا به جا می کنند.

یک جمع بندی از انواع نورون ها داشته باشیم:

  • نورون های حسی: سیگنال هایی از اعضای بیرونی (ماهیچه، پوست و …) را به سیستم عصبی ارائه می دهند.
  • نورون های حرکتی: سیگنال هایی از سیستم عصبی به اعضای بیرونی ارائه می دهند.
  • نورون های حد واسط: این نورون ها، مدل های مختلف سلول ها را در مغز و طناب عصبی به یکدیگر وصل می کنند.

بخش های مغز

1b1fff2fe630ed12864d32da6108e544

موجودات ساده تر، مغز یا واحد پردازشی اجتماع یافته ای ندارند، بلکه نورون های آن ها، مسیرهای رفلکسی را به وجود آورده اند. برای مثال، کرم های پهن و بی مهرگان، مغز سازمان یافته و مرکزی ندارند. نورون ها در کنار هم شبکه عصبی را ساخته اند که این شبکه سرتاسر بدن جانور را پوشش داده است، اما اگر بخواهید به دنبال یک غده عصبی یا تجمعی گسترده از نورون ها در بدن کرم های پهن باشید، مطمئنا چیزی نخواهید یافت.

بسیاری از بی مهرگان نظیر لابستر، غده های عصبی دارند که گانگلیا نامیده می شود. هر گانگلیون، نورون های حسی و حرکتی منطقه تحت پوشش خود را توسط مسیرهای رفلکسی تحت کنترل می گیرد. تمامی این غده ها به یکدیگر متصل می شوند و سیستم عصبی ساده ای را برای جاندار می سازند. هر چه تکامل شکل گسترده تری به خود گرفت، سیستم عصبی نیز تجمع یافته تر شد و مغز را پدید آورد.

مغز از قسمت های زیر تشکیل شده است:

  • ساقه مغز: مشتمل بر سه بخش بصل النخاع، پل مغزی و مغز میانی است. حیوانات سطح پایین، صرفا بصل النخاع را دارند و از دو قسمت دیگر محروم اند. ساقه مغز، واکنش ها و فعالیت های اتوماتیک بدن نظیر فشار خون و ضربان قلب و همچنین حرکات اندام ها را کنترل می کند. از دیگر وظایف این بخش، کنترل اعمال درونی بدن، مثل هضم، گوارش، ادرار و … است.
  • مخچه: این بخش از سیستم عصبی، کنترل حرکات بدن را به عهده دارد و زمانی که یک فرد نمی تواند به خوبی بدن خود را تحت فرمان داشته باشد، دچار مشکلی در این قسمت است.
  • هیپوتالاموس و غده هیپوفیز: این غدد مسئول اعمال احشایی، دمای بدن و واکنش های رفتاری نظیر خوردن، آشامیدن، نیازهای جنسی، خشونت و لذت بردن هستند.
  • فشر مغز یا کورتکس: لایه ای به ضخامت 2 الی 4 میلی متر که سرتاسر مغز را پوشانده و مسئول رفتارهای ارادی انسان است. این لایه ی باریک به نسبت باقی نقاط درونی مغز رنگ تیره تری دارد که علت آن، نحوه قرار گیری اندام های نورون ها است.

تعادل

Neuron-brain-sleep

مخچه، همانطور که از نام اش پیداست، یک واحد پردازشی کوچک تر درون مغز است. همانند مغز انسان، مخچه هم پیچیدگی های بسیاری دارد و از لُب های متعددی تشکیل شده و بالای پل مغزی قرار دارد.

به عنوان دومین ناحیه بزرگ مغز، نورون های حسی که اطلاعات محیط را جمع آوری کرده اند، سیگنال ها را از طریق نخاع به این ناحیه می رسانند تا مخچه وارد معادلات جدی تحرک پذیری بدن انسان شود.

مخچه سپس تمامی اطلاعات دریافتی از انواع نورون ها را یکپارچه سازی کرده و به نورون های حرکتی فرمان ارسال می کند. برای مثال همین حالا دست خود را بلند کرده و یک جسمی را در نزدیکی تان لمس کنید.

دست شما یک حرکت آرام و سریع انجام می دهد اما اگر مخچه شما آسیب دیده باشد، این حرکت نرم و روان، با مشکل بسیاری همراه خواهد بود. فراموش نکنید که در صورت آسیب رسیدن به مخچه یا مختل شدن آن در اثر مصرف موادی خاص همانند الکل، حتی صحبت کردن هم دچار مشکل می شود. عضلات لب و دهان کاملا وابسته به همان واکنش ها هستند و اگرچه توان فکر کردن و سرهم بندی جملات وجود دارد اما به سختی می توان ماهیچه ها را همانند حالت عادی تکان داد، چرا که نورون ها پیام درستی به ماهیچه ها ارسال نمی کنند.

غریزه

neurons-e1371079015716

حیوانات کم هوش تر نظیر ماهی ها، دوزیستان، خزندگان و پرنده ها، قدرت تفکر بالایی ندارند اما در عوض، به شدت روی مسائلی مثل جمع آوری غذا، خوردن، آشامیدن، خوابیدن، تولید مثل و دفاع از خود تمرکز دارند. این فعالیت ها کاملا براساس غریزه صورت می پذیرد.

ما انسان ها هم چنین رفتارهایی را از خود نشان می دهیم و مغز خزنده درون داریم. در حقیقت، مشابه مغزی که خزندگان دارند، در ساختمان عصبی ما نیز دیده می شود.

neuron-map

مغز و نخاع انسان توسط یک لایه مستحکم به نام مننژ پوشیده شده که از برقراری ارتباط آن با هر جسم سختی، مثل استخوان ها جلوگیری می کند.

برای محافظت بیشتر، مغز و نخاع در مایعی به نام «مایع مغزی-نخاعی» غوطه ور شده اند. این مایع توسط شبکه کوروئید ساخته می شود که درون مغز قرار گرفته است. از طریق یک سری کانال ها، این مایع از مغز خارج شده و کم کم فضای بیرونی آن و همچنین دور نخاع را می پوشاند.

مایع مغزی نخاعی، به شدت تحت حفاظت قرار دارد و به این سادگی، هیچ ماده ای نمی تواند وارد آن شود. سد خونی-مغزی در برابر مایع مغزی نخاعی و دیگر مایعات بدن (عمدتا خون) قرار گرفته و نمی گذارد هر پاتوژنی وارد آن شده و مغز را مختل کند.

مغز از آنچه که فکر می کنیم پیچیده تر است و هنوز اسرار بی شماری در ارتباط با آن بی پاسخ باقی مانده. با پیشرفت انسان در این حوزه، قدرت های فرابشری نیز روز به روز خود را نمایان خواهد کرد و شاید روزی بتوانیم تسلطی فوق العاده روی مغز خود داشته باشیم.



راه های درمان سردرد میگرن



سردرد

1- طب سوزنی

در طب سوزنی، متخصص این کار، سوزن های کوچکی را در نقاط خاصی از بدن فرو می کند.

برخی تحقیقات نشان داده که طب سوزنی می تواند دردهای میگرنی را کم کند و تعداد افراد مبتلا به سردرد را کاهش دهد.

 

2- بیوفیدبک (Biofeedback)

بدن در مقابل درد واکنش نشان می دهد؛ از قبیل: تند شدن ضربان قلب، گرفتگی و سفت شدن عضلات و یا سردی دست ها. در روش بیوفیدبک، این تغییرات را اندازه می گیرند.

شما برای کنترل وضعیت جسمانی خود، روش های تمدد اعصاب را یاد می گیرید.

Biofeedback می تواند میزان درد و تعداد حملات میگرنی را کم کند.

 

3- ماساژ

یک مطالعه در سال 2006 نشان داد که ماساژ درمانی باعث کاهش دفعات سردرد در افراد می شود، ولی میزان درد را کم نمی کند.

همچنین ماساژ، استرس را کم می کند. همانطور که می دانید، استرس یکی از علائم تشدید کننده میگرن می باشد.

مکمل دارویی

4- مکمل ها

تحقیقات نشان داده است که ویتامین B2 (ریبوفلاوین) تعداد حملات میگرنی را کم می کند، ولی میزان درد را کم نمی کند.

کوآنزیم Q10 نیز باعث کاهش حملات میگرنی در کودکان و بزرگسالان می شود.

چند ماه طول می کشد تا اثر این مکمل ظاهر شود.

قبل از استفاده از مکمل، با پزشک خود مشورت کنید.

 

5- روش های آرام بخشی

تنفس عمیق و شل و سفت کردن عضلات دارای تاثیرات خوبی در بهوبد سردرد می باشند.

با تمدد اعصاب، می توانید از شروع سردرد میگرنی و استرس جلوگیری کنید.

 

6- ورزش کردن

ورزش منظم می تواند تعداد و شدت حملات میگرنی را کم کند.

اگر سه روز در هفته و هر بار 40 دقیقه ورزش های منظم قلبی را انجام دهید، همانند داروها باعث کاهش تعداد و شدت حملات میگرنی خواهد شد. راه رفتن روی دستگاه پیاده روی ثابت یا تردمیل، نمونه ای از ورزش های قلبی است.

یک دفترچه یادداشت داشته باشید و مواردی را که موجب بدتر شدن میگرن می شوند، در آن بنویسید تا از آنها پرهیز کنید

7- دستکاری ستون فقرات

مطالعه ای نشان داد که این روش درمانی برای جلوگیری از میگرن موفق آمیز بوده است.

اما این روش خطراتی را دارد و توصیه می شود قبل از آن، با پزشک خود مشورت کنید.

 

8- گفتار درمانی

میگرن یک مسئله عاطفی و یا روحی نیست.

این روش درمان، بر مبنای تمرکز بر روی تغییرات تفکر و اعمال می باشد.

این درمان کمک می کند تا یک رویکرد تازه به شرایط جدید داشته باشید.

گفتاردرمانی به همراه دارو برای جلوگیری از سردرد میگرنی کاربرد دارد.

 

تحریک مغناطیسی جمجمه

9- تحریک مغناطیسی جمجمه ( TMS)

یک دستگاه مغناطیسی بر روی پوست سر گذاشته می شود و ضربان های مغناطیسی بدون درد را به طرف مغز می فرستد.

در افرادی که نسبت به بو و یا اختلالات بینایی، دچار میگرن می شوند، با این روش درمانی، شدت و مدت میگرن را می توان کم کرد.

 

10- تغییرات رژیم غذایی

غذاهای تشدید کننده میگرن عبارتند از: الکل، کافئین، شکلات، غذاهای کنسرو شده، گوشت های فراوری شده، پنیرهای کهنه و آسپارتام.

 

11- درمان گیاهی

گل مینا باعث کاهش درد، تهوع و حساسیت به نور می شود و تعداد سردردها را کم کند.

قبل از مصرف داروهای گیاهی، با پزشک خود مشورت کنید.

کمبود خواب و میگرن با هم ارتباط دارند، بنابراین 8 ساعت خواب شبانه داشته باشید

12- فشار دادن

فشار دادن سر، صورت و گردن در طی میگرن، کمک به کاهش درد می کند.

- خط ابرو و زیر چشم را فشار دهید.

- فک و منطقه بین پیشانی و گوش را به صورت دایره وار بمالید.

- جمجمه خود را با یک توپ تنیس ماساژ دهید.

- برای کاهش درد، سر خود را ببندید.

خواب شب

13- خواب

کمبود خواب و میگرن با هم ارتباط دارند، بنابراین:

 

- هنگامی که در بستر هستید، موزیک گوش ندهید و کتاب نخوانید.

- 4 ساعت قبل از خواب، چیزی نخورید و 2 ساعت قبل از خواب، چیزی ننوشید.

- شب، سر ساعت معینی به رختخواب روید و 8 ساعت خواب شبانه داشته باشید.

 

پیشگیری از میگرن

- یک دفترچه یادداشت داشته باشید و مواردی را که موجب بدتر شدن میگرن می شوند، در آن بنویسید.

- هرگز وعده های غذای اصلی خود را حذف نکنید.

- جلوی کم آبی بدن را بگیرید.

- ورزش منظم داشته باشید.

- وزن خود را در حد متعادل حفظ کنید.


خطرناک ترین درخت دنیا

 عصر ایران - تک تک اجزای درخت  مانچینیل (Manchineel) - یا در تلفظی دیگر  «مانسینلا » - که در کتاب رکوردهای گینس عنوان «خطرناک‌ترین درخت دنیا» را به خود اختصاص داده سمی و خطرناک است. 

این درخت که ارتفاع آن گاه تا پانزده متر می‌رسد و در سواحل آمریکای مرکزی و کارائیب رشد می‌کند، میوه ای سبز رنگ دارد که به «سیب ساحل» یا «سیب مرگ» مشهور است. 

فقط کافی است این میوه شیرین را گاز بزنید تا چند لحظه بعد لب‌ها و دهان تان دچار خارش و التهاب شدید شود. خوردن این میوه به ظاهر جذاب سبب بروز عوارض ناگواری همچون ورم معده، عفونت باکتریایی، خونریزی و حتی مسدود شدن مجاری تنفسی به علت تورم شدید می‌ شود.

شیره درخت مانچینیل به شدت سمی است. بریدن قسمتی از این درخت سبب پاشیده شدن شیره آن به بیرون می‌شود. تماس با یک قطره از این شیره به  التهاب شدید پوستی می انجامد.



 همچنین سوزاندن این درخت سبب می‌شود شیره آن به همراه دود بالا برود و به این ترتیب تماس با دود ناشی از آن هم التهاب پوستی ایجاد می کند. وارد شدن شیره این درخت یا حتی دود ناشی از سوزاندن آن به چشم می‌تواند شخص را کور کند. 

ایستادن زیر این درخت به ویژه در روزهای بارانی بسیار خطرناک است، زیرا قطرات باران پس از برخورد با برگه‌ها یا تنه این درخت سمی می شوند و در صورت هر گونه تماس با پوست بدن واکنش شدید آلرژیک ایجاد می کنند. 



بومیان منطقه کارائیب از شیره ‌درخت مانچینیل برای زهرآگین کردن پیکان ها (دارت ها) ی خود استفاده می‌کردند. همچنین با ریختن مقداری از این شیره در منابع آبی دشمن از آن به عنوان سلاحی بیولوژیکی علیه دشمنان خود بهره می‌گرفتند. 



یکی از شیوه‌های شکنجه در میان بومیان کارائیب این بود که فرد مورد نظر را به تنه این درخت می‌بستند. به این ترتیب فرد به در معرض سموم این درخت قرار می‌گرفت  و به تدریج زجرکش می شد.

جالب این که حیوانات مختلف منطقه از خطرات این درخت آگاهند و هرگزبه این درخت مانچینیل نزدیک نمی‌شوند. تنها موجودی که از میوه آن تغذیه می‌کند، نوعی خرچنگ بومی منطقه کارائیب است اما سم این درخت تاثیری بر روی آن ندارد. 



درخت مانچینیل در حال حاضر در حال انقراض است و تعداد بسیار کمی از آن در دنیا وجود دارد. در این مناطق تابلوهای هشداردهنده این در کنار این درختان وجود دارند یا بر روی تنه آن‌ها یک ضربدر قرمز کشیده می‌شود تا گردش گران را ازنزدیک شدن به آنها بر حذر دارند.  



با این حال همه ساله تعدادی از گردشگرانی که به این مناطق سفر می کنند از سر بی اطلاعی یا بی توجهی به علایم هشدار دهنده یا حتی از سر کنجکاوی به خاطر تماس با این درخت یا خوردن میوه آن به درمانگاه های محلی مراجعه می کنند.

  عوارض ناشی از تماس با اجزای این درخت در میان کودکان معمولاً شدیدتر است.
 

خطرناک ترین ورزش دنیا

را زیر مشت های وحشتناک خود قرار می دهند یا در بسیاری از رشته های رزمی ضربات مرگباری به سوی حریفان نشانه می روند، حتی در همین فوتبال که با تکل های ناجوانمردانه صدای شکستن استخوان های پای بازیکنان از فواصل دور شنیده می شود به این پرسش تکراری می رسیم:«پس خطرهای کدام ورزش کمتر است؟» آسیب ها و صدمه های ورزشی همواره در رشته های مختلف وجود دارد و نمی توان آن را انکار کرد. حتی در برخی موارد آمارهایی از ورزش هایی منتشر می شود که کمتر کسی احتمال درصدی از آسیب دیدگی را در آنها داده است. در نظر عموم شاید ورزش های رزمی، اتومبیلرانی، صخره نوردی، فوتبال آمریکایی و یکی دو رشته دیگر پرمخاطره اند و در پاره ای وقت ها جان ورزشکاران را نیز تهدید می کند اما آیا می توان به صراحت درباره خطرناک ترین ورزش حرف زد؟


بکس


بسکتبال و دوچرخه سواری

بسکتبال و دوچرخه سواری را در زمره پرخطرترین ورزش ها قرار داده اند. شاید این موضوع برای هر فردی تعجب برانگیز باشد اما آمارهای رسمی در برگیرنده این واقعیت است. براساس گزارش های دریافت شده تعداد مراجعان به بیمارستان ها، مطب ها، آمبولانس ها، مراکز جراحی، کلینیک ها و بخش های اورژانس بیمارستان ها بر اثر صدمات وارده به بازیکنان بسکتبال و دوچرخه سواران آنها را از این حیث در رده های برتر قرار داده است. در آمریکا البته بسکتبال از دیگر ورزش ها پیشی گرفته است. پروفسور «پی تیرو تونینو»، جراح و ارتوپد دانشکده پزشکی لویولا شیکاگو می گوید: «با تغییر فصل ها و ورزش های مربوط به هر فصل و اشتیاق بیشتر مردم به انجام این گونه ورزش ها، نیاز به آموزش بیشتر مردم برای جلوگیری از صدمات ناشی از ورزش ها بیشتر احساس می شود

بسیاری از صدمه های احتمالی با توجه به رعایت قوانین بازی، قدرت بدنی بالا، لوازم مناسب هر ورزش مثل زانوبند و کلاه ایمنی و... قابل پیشگیری هستند، البته زنان به علت شرایط فیزیکی بیشتر در معرض آسیب هایی از ناحیه زانو و رباط صلیبی قرار می گیرند. رباط صلیبی که درشت نی را به استخوان ران وصل می کند در پرش ها، فرودها، پیچش، چرخیدن روی پاشنه و توقف های ناگهانی آسیب می بیند. این حرکت ها بیشتر در ورزش هایی مثل فوتبال، والیبال، دو و میدانی و اسکی انجام می شود که با کمی تغییر حالت بدن، مثل خم شدن هنگام فرود، ریسک صدمه کاهش می یابد. با وجود این که صدمه های رباط قابل درمان است ولی ورزشکار را ماه ها از صحنه ورزش دور می کند.

عکس


با این اوصاف در صحت آمارهای موجود باید کمی تردید داشت چرا که مراجعات ورزشکاران آماتور به پزشکان ومراکزدرمانی ثبت می شود و همچنین در بسیاری ازصدمات حتی مراجعه ای صورت نمی گیرد و درمان حضوری انجام نمی شود. بنابراین به صورت قطعی نمی توان گفت پرخطرترین ورزش کدام است. مسابقه های اتومبیل رانی فرمول یک، موج سواری، پرش با اسب، رقابت های کورس سوارکاری، شیرجه یا مشتزنی؟ تنها دو راه برای تخمین این مسأله داریم؛ یکی نگاهی به تعداد مرگ و میر و صدمات گزارش شده و دیگری توجه به شرکت های بیمه و ارزیابی آنها از این ماجراها.

ورزش های پرخطر

در این میان بد نیست به گزارش های حیرت آوری درباره صدمات منجر به مرگ اشاره کنیم. به عنوان مثال در دهه پیش خطرناک ترین ورزش در بریتانیا، ورزش آرام ماهیگیری بوده است! که ورزشکاران زیادی را غرق کرد. پس از آن به رقابت های اسب دوانی، پرش با اسب، کوهنوردی واتومبیل رانی می رسیم که بیشترین آمار مرگ و میر را داشته اند. در مورد صدمات ورزشی که به مرگ منجر نمی شوند گاهی از راگبی یا فوتبال آمریکایی به عنوان پرخطرترین یاد می شود که تعداد صدمات ناشی از آن
۳ برابر صدمات ورزش های رزمی است.

مشتزنی چطور

بسیاری از مردم توقع دارند در بالای فهرست این گونه ورزش ها، رشته مشتزنی را مشاهده کنند زیرا دومرد بالغ همدیگر را تا سرحد مرگ مشت می زنند و بسیاری از مردم آن را ناخوشایند و تهاجمی فرض می کنند، در صورتی که با توجه به گزارش های رسمی یک بار این رشته را در رده پنجاه و سومین و بار دیگر بیست و نهمین در میان رشته های خطرناک ورزشی قرار دادند. تضادهای بسیاری در سیاست ها و نقطه نظرهای شرکت های بیمه درباره ورزش های پرخطر به چشم می خورد.

به عنوان مثال تعدادی از این شرکت ها فوتبال را پرخطرتر از صخره نوری می دانند. با این حال شرکت های بیمه بیشتر به این فهرست توجه دارند:

۱- پرش از ارتفاع درحالی که طنابی به یک پای پرش کننده متصل است. کوهنوردی بالای ۴ هزار و ۵۰۰ متر، قایقرانی موتوری، سفرهای خشکی در آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی.

۲- پرواز با کایت بدون موتور، چتربازی، پاراگلایدینگ، غارنوردی، صخره نوردی، اسکی روی صخره ها، پرش با اسکی و اسکی (که در آن ورزشکاران با هلی کوپتر به ارتفاعات غیرقابل دسترس می روند و از آنجا به پایین اسکی می کنند.) و هاکی روی یخ.

۳- غواصی درعمق بیش از ۳۰ متر، ورزش های زمستانی مثل اسنوبورد.

۴- پرواز با کایت های موتوردار، بالن سواری و اسکیت، قایق سواری در آب های خروشان، کانوسواری و سفرهای ماجراجویانه به شمال آفریقا، آمریکای جنوبی و آسیا.

۵- شمشیربازی، مشتزنی، ورزش های رزمی، چوگان، فوتبال آمریکایی، دوچرخه سواری در کوهستان، چتر بازی با استفاده از قایق موتوری، جت اسکی و شیرجه از ارتفاعات بسیاربلند.

۶- کوهنوردی، موتورسواری، قایق سواری در آب های خروشان، شکار در طبیعت بدون استفاده از اسلحه گرم و سفرهای ماجراجویانه.

یک سال پیش مجله ارتوپدی آمریکا، گزارشی را منتشر کرد که در آن براساس تحقیقات صورت گرفته تعدادی از رشته های ورزشی در سطح دانشگاهی پرخطرتر از همان ورزش ها در دوران دبیرستان هستند. بویژه فوتبال، البته کاهش چشمگیر صدمات مغزی و منجر به مرگ نشان می دهد که دستورالعمل های پیشگیری، نسخه های جدید قواعد بازی و اصلاح وسایل ورزشی بسیار سودمند بوده اند.

صدمه های مصیبت بار

صدمه های ورزشی مصیبت بار و فاجعه آمیز که منجر به مرگ یا ناتوانی عصبی دائمی شوند به ندرت اتفاق می افتند و این جای خوشحالی دارد. آسیب های مستقیم ومصیبت بار، بیشتر به قسمت سر و نخاع وارد می شود. براساس تحقیقات بخش پزشکی کمیته بین المللی المپیک درباره صدمه های مستقیم ورزشی مثل برخوردهای شدید در فوتبال، امروزه به لطف قوانین جدید و اصلاح شده مشکلات بسیار کمتر از قبل شده است. صدمه های وارده به سر مهم ترین عامل مرگ فوتبالیست ها اعلام شده است و ورزشکارانی که از سر خود استفاده می کنند، ریسک این گونه حوادث را بیشتر می پذیرند.

با این حال در برخی از رشته ها تغییراتی که در نوع تجهیزات بویژه کلاه های ورزشکاران به وجود آمده، احتمال این صدمات را کمتر کرده است. کارشناسان یک عیب اساسی هم به این تجهیزات گرفته اند. آنها معتقدند ورزشکاران با تجهیزات جدید احساس شکست ناپذیری دارند و احتیاط لازم را ازدست می دهند.

آمارهای غیرواقعی

همواره این تردید وجودداشته که آمارهای منتشره درباره ورزش های خطرناک با آنچه که در واقعیت آن رشته وجوددارد فرق دارد و روی همین اصل طبقه بندی و صحبت راجع به پرخطرترین رشته کمی سخت است.

خیلی ها بر این باورند که بیشتر ورزشکاران به خاطر همین واژه (پرخطر) به این ورزش ها روی می آورند و ارائه آمارهای کشته شدگان یا آسیب دیده ها نیز از اشتیاق آنها نمی کاهد.

به طور معمول فهرست های غیررسمی زیادی درباره آسیب دیده های هر رشته وجوددارد و آنها که ذینفع هستند تلاش می کنند واقعیت ها را تاحدی پنهان نگه دارند. شاید اگر رشته هایی که در یک فهرست صدر جدول ورزش های خطرناک را به خود اختصاص داده اند در فهرستی مشابه جزو
۱۰ تای اول هم نباشد و این دیگر تعجب برانگیز نیست. مسئولان و برگزارکنندگان ورزش ها در کشورهای مختلف سعی دارند اعتبار خود را حفظ کنند. تحقیقات یک مؤسسه در انگلستان پرش ارتفاع با چتر را خطرناک ترین ورزش اعلام کرده است

زیرا هیچ تدبیر امنیتی مثل تور نجات که ورزشکار را در صورت بازنشدن چترنجات دهد، وجودندارد. تخمین زده می شود به طور میانگین سالانه
۱۵ نفر در این رشته جان خود را ازدست بدهند. در این تحقیق گاوسواری نیز یکی از مخاطره آمیزترین ورزش ها به شمار می آید چرا که ورزشکار باید با یک گاومیش ۹۰۰ کیلوگرمی مبارزه کند و در صورت سقوط از پشت گاو، استخوان های شکسته، پارگی اندام داخلی و حتی مرگ در انتظار گاو سوار شجاع خواهد بود!

با تغییرات آب وهوایی میزان خطر در بسیاری از ورزش ها مثل غارنوردی، هلی اسکی (پرش از هلی کوپتر با اسکی) نیز تغییر می کند. یک عبارت کلی درباره ورزش ها در همه تحقیقات وجوددارد و به طور کلی هر رشته ای که با سرعت بالا همراه باشد مثل دوچرخه سواری، جزو رشته های پرخطر محسوب می شود.

یک مورد اعجاب انگیز این که در ایالت پنجاب پاکستان، هواکردن کایت جرم قتل عمد را دارد و مجازات اعدام در انتظار علاقه مندان به این رشته ورزشی است. هواکردن کایت در پاکستان یکی از تفریحات مردمی است که در فستیوال بهاره «باسانت» به اوج خود می رسد. در این فستیوال شرکت کنندگان سعی می کنند تا نخ کایت های رقبای خود را پاره کنند، به همین علت عده ای از نخ های فلزی و پوشیده از خرده شیشه استفاده می کنند که تهدیدی جدی برای تماشاچیان و ورزشکاران به شمار می رود و احتمال سقوط کایت بازان از ساختمان ها و ارتفاعات، بسیار زیاد است.

با همه این اوصاف هنگامی که به آمار مرگ ومیر و صدمات جاده ای نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که آسیب های ورزشی به مراتب کمتر است و درنتیجه بهتر است حداقل خطری را مرتکب شویم که در آن سودی نیز وجودداشته باشد.

ساخت ویروس شوخی2

این ویروس جهت سرگرمی بوده و هیچ خطری برای کامپیوتر شما ندارد آرام

 

این ویروس وقتی آن را اجرا می کنید نوشته ی انگلیسی که شما در آن می نویسید را روی صفحه ی کامپیوتر شما نمایش می دهد و شما هر چه روی گزینه ی ok یا ضرب در بالای صفحه می زنید پنجره بسته نمی شود و دوباره همان متن نمایش داده می شود !!!!!

 

در ابتدا برنامه ی نوت پد را با کنید و متن زیر را در آن بنویسید.

 

do 

 ("متن مورد نظر") msgbox

loop

 

و بعد در قسمتی داخل پرانتز متن مورد نظر را پاک کرده و نوشته ای که می خواهید در آن نمایش داده شود را بنویسید (مهم : نوشته حتما باید انگلیسی باشد)

 

وبعد فایل را با نامی مثل virus.vbs (پسوند باید حتما vbs. باشد ) سیو کنید و بعد از اجرای آن نوشته ی خود را در قسمت متن مورد نظر میبینید 

 

غیر فعال کردن ویروس شوخی :

 

و برای این که شما با بستن پنجره یا زدن گزینه ok نمی توانید صفحه را ببندید برای غیر فعال کردن ویروس باید با زدن سه کلید   control / alt / delete به طور همزمان بعد از آوردن صفحه ای وارد گزینه ی task managers 

شده و ویروس را ببندید.

 

اگر از اجرای این کار ناراحتی و مطمعن نیسیتی و فکر می کنی کامپیوترت خراب می شه آموزش تصویری رو ببین در آنجا هم ویروس ساخته می شه و اجرا میشه و همانطور که گفتم از آن راه غیر فعال می شه 

 

امید وارم پس از دیدن فیلم تصویری به من اعتماد کنیخنده

 

 

آموزش تصویری :

 

 

 

عقرب ها

کژدم سیاه
نوعی کژدم زرد معروف به قاتل
Aghrab.JPG
عقرب‌ها به همراه سه عقرب باد(سمت راست)

کژدم یا عقرب و یا دراز دم نام یکی از گونه‌های بندپایان رده عنکبوتیان است که دارای ۸ پا و نیشی با زهر کشنده می‌باشد. نیش عقرب در نوک دم آن قرار دارد. عقرب‌ها شب‌ها به آرامی به فعالیت‌های زیستی خود می‌پردازند و بیشتر در آب و هوایی گرم فعال هستند.

این جانوران چنگال‌های خارداری دارند که در واقع قسمتی از دهان آن‌ها محسوب می‌شوند. آنها قادرند که مادهٔ سمی خطرناکی از قسمت عقب بدنشان به طرف مهاجمین بپاشند. این جانور بیشتر در شب شکار می‌کند و پاهای بلند جلویی خود را برای پیدا کردن غذا به‌کار برده و پس از یافتن غذا آن را با چنگال‌هایش می‌گیرد. کژدم‌ها اغلب در طول روز در زیر سنگ‌ها یا در حفره‌های به نسبت خنک زیر زمین پنهان می‌گردند.

شکل و محل زندگی

کژدم‌ها رنگ‌های مختلفی مثل زرد مایل به قهوه‌ای، قهوه‌ای، خاکستری و سیاه دارند و اندازه آنها بین ۱۸ تا ۵/۱ سانتی‌متر مختلف است. ولی بواسطه شکل بدنی خود که حالتی تخت و صاف دارد، می‌توانند از شکاف‌هایی به عرض ۳ میلی‌متر نیز عبور کنند و خود را وارد خانه سازند.

کژدم‌ها در محیط خارج از خانه در شکاف و درز بین سنگ‌ها، زیر پوست درختان، بین هیزم‌ها و مانند آن یافت می‌شوند و در محیط خانه در حمام، دستشوئی، آشپزخانه و محیط‌های مرطوب دیده می‌شوند. این جانوران در طول روز در گوشه‌ای بی‌حرکت و پنهانند و در طی شب فعالیت خود را آغاز می‌کنند و به‌دنبال شکار خود می‌روند و سم خود را از طریق نیش که در انتهای دم آنها وجود دارد به شکار خود تزریق می‌کنند.

شکار

کژدم‌ها اغلب حشرات موذی را به دام می‌اندازند و از این نظر اهمیت دارند. آنها اغلب سوسک‌های سیاه و اگر بتوانند قورباغه‌ها را نیز شکار می‌کنند. آنها پس از شکار، طعمه را ابتدا نیش می‌زنند سپس با حرکات کلیسر یا به عبارتی آروارههای خود شروع به خرد کردن بدن طعمه می‌کنند و در این موقع بر اثر ترشح آنزیمی آن را به صورت مایع در می‌آورند. در ناحیه دهان پرزهایی دارند که به صورت فیلتر عمل می‌کنند و از ورود ذرات غذایی کوچک به مری جلوگیری می‌کنند زیرا مواد غذایی فقط باید به صورت مایع وارد شوند. بنابراین مواد سفت را به صورت تفاله‌های گلوله شده به دور می‌اندازند. به همین دلیل است که عمل خوردن غذا در عقرب‌ها به طول می‌انجامد و گاهی تا ۲۴ ساعت طول می‌کشد. همچنین عقرب‌ها به آب نیاز دارند و عقرب‌های نواحی مرطوب معمولاً آب را به صورت جداگانه می‌نوشند و عقرب‌های نواحی خشک نیز آب مورد نیاز را از بدن طعمه فراهم می‌کنند. عقرب‌ها پس از غذا خوردن، ساعت‌ها به تمیز کردن خود می‌پردازند و به وسیله مایعی که از دهان ترشح می‌کنند، به تمیز کردن پاها و کلیسرهای خود می‌پردازند. عقرب‌ها در گرسنگی و تشنگی مقاومت زیادی دارند به طوری که می‌توانند ماه‌ها بدون آب و غذا زنده بمانند.

گونه‌ها

از حدود ۲۰۰ گونه متفاوت عقرب که در سراسر دنیا پراکنده‌اند فقط حدود ۲۰ گونهٔ آنها سمی هستند و در میان آنها نوعی عقرب قرمز هندی کشنده‌ترین گونه می‌باشد که میزان کشندگی آن در ایالت‌های هند بین ۴۰ تا ۳۰ درصد گزارش شده‌است.

کژدم گونه‌های زیادی دارد که در ایران دو گونه ایرانوس و خوزستانوس در ایران کشف و نام عقرب ایرانی به ثبت رسیده‌اند.در ایران سه گونه کژدم خطرناک وجود دارد که گزارش‌هایی از مرگ براثر گزش آنها وجود دارد: 

۱- «همی سکورپیوس لپتوروس» که عقربی زرد رنگ و کوچک است. نرها دمی بلند دارند. این عقرب در نواحی جنوبی و جنوب غربی بسیار فراوان است و در خوزستان به آن «گادیم» می‌گویند.

۲- «کمپسوبوتوس ماتهیزنی» که دارای اندازه‌ای بسیار کوچک و بدنی باریک به رنگ زرد یا آجری است. این گونه هم در نواحی جنوبی به ویژه در خوزستان فراوان است. سم این دو گونه عقرب می‌تواند گلبول‌های قرمز خون را تخریب کند.

۳- «آندرکتونوس کراسیکودا» که جثه‌ای درشت‌تر از دو گونه قبلی دارد و رنگ آن سیاه یا قهوه‌ای تیره‌است. این گونه در بیشتر نقاط ایران پراکندگی دارد.

دشمنان طبیعی

کژدم‌ها دو دشمن طبیعی دارند یکی از آنها یک نوع سار است و دیگری مگس. عقرب‌ها تنها موجوداتی هستند که اشعه رادیو اکتیو تاثیری به آنها ندارد. ضعیفترین عقرب‌ها ۴۰۰۰۰ راد (واحد اندازه گیری تشعشعات تولیدکننده یون جذب شونده) را تحمل می‌کنند این عدد در مورد انسان کمتر از تنها ۶۰۰ راد می‌باشد و بدین گونه حتی از انفجار اتمی هم جان سالم به‌در می‌برند.

خطرناک‌ترین انواع

برخلاف شایعه‌ای که می‌گوید خطرناک بودن عقرب به رنگ آن بستگی دارد و در برخی از نقاط ایران معتقدند که عقرب زرد خطرناک است و در برخی از نقاط دیگر عقرب سیاه را خطرناک می‌دانند، این ارزیابی قابل قبول نیست و رنگ عقرب هیچ نقشی در غلظت سم یا خطرناک بودن آن ندارد. می‌توان گفت که سم عقرب‌های نواحی خشک و گرمسیر در ایران دارای غلظت بالایی است. خوشبختانه خطرناک‌ترین عقرب‌ها هم هنگام گزش انسان معمولاً تمامی سم خود را تزریق نمی‌کنند زیرا عقرب در مصرف سم صرفه‌جویی می‌کند و همیشه در گزش اول با تزریق مختصری آنزیم سعی در دور کردن دشمن دارد، ولی چنانچه اسیر شود و راه فراری نداشته باشد مجبور به تزریق سم اصلی خود می‌شود. عقرب برای جایگزینی سم خود نیاز به تغذیه بیشتر دارد و برای همین زیاد مایل نیست که سم خود را هدر دهد.

سم نوعی کژدم به نام سنتروروئید اسکالپچراتوس (Centruroides Sculpturatus) شدیداً کشنده‌است که عقربی کوچک و زرد رنگ است با یک توبرکول کوچک روی پشت. طول این جانور ۲/۵ تا ۷/۵ سانتی متر است و به آن «عقرب جرار» نیز گفته می‌شود.خطرناک ترین نوع عقرب در ایران عقرب گاردیوم است که در منطقه خوزستان یافت می شود و سمی کشنده دارد سم سایر عقربها کشنده نیست.

سم

زهر کژدم مایعی بی‌رنگ و شفاف است که خاصیت قلیایی تا خنثی دارد و در واقع نوعی پروتئین است. سم از عناصری مانند کربن، ئیدروژن، ازت و گوگرد تشکیل شده‌است. سم شامل پروتئین‌های مختلفی از قبیل توکسین و آنزیم می‌شود. توکسین‌ها یا فاکتورهای سمی شامل نورووکسین (سم عصب‌گرا)، هموتوکسین و کاردیوتوکسین است. آنزیم‌ها که باعث سهولت تأثیر سم می‌شوند شامل لستیناز، هیالورونیداز، فسفولیپاز، پروتئیناز و آنزیم‌های انعقادی یا ضدانعقادی است. زهر کژدم‌ها بیشتر بر بند پایان و جانوران کوچک موثر است اما بعضی گونه‌های آن مانند «عقرب قاتل» برای انسانها هم کشنده هستند. این معلوم نیست که یک عقرب پس از مردن تا چند دقیقه می‌تواند بگزد.

زهر اکثر کژدم‌های سمی باعث نابودی گلبول‌های قرمز خون می‌شود و در محل گزش نیز تغییر رنگ موضعی و تورم دردناک ایجاد می‌کند. گرچه بطور متناقص سم بعضی از انواع کشنده باعث علائم موضعی و تورم زیاد نمی‌شود ولی حتماً باید توسط پزشک معاینه شده و با تزریق سرم ضد عقرب درمان شود، کودکان و افراد سالمند نیز نسبت به سم عقرب آسیب پذیرتر بوده و نیازمند توجه بیشتری می‌باشند. علاوه بر آسیب به گلبول‌های قرمز، زهر عقرب علائم عصبی نیز ایجاد می‌کند که شامل بی‌قراری،تشنج، راه رفتن نامتعادل، آبریزش از دهان، حساسیت شدید پوست به لمس، انقباضات ماهیچه‌ای، درد شکم و کاهش کارکرد سیستم تنفسی می‌باشد که در اکثر موارد این علائم در عرض ۴۸ ساعت فروکش می‌کنند.

عقرب‌گزیدگی

کژدم‌های ایران بالاترین میزان گزیدن را در دنیا به خود اختصاص داده‌اند. طبق نتایج بررسی‌ها، افرادی که ۶ ساعت پس از گزش به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند ۲ برابر کسانی که بین ۶ تا ۱۲ ساعت و ۵ برابر کسانی که بیش از ۱۲ ساعت به مرکز درمان می‌روند، شانس زنده ماندن بیشتری دارند.

از آنجایی که کژدم‌ها بیشتر در مناطق گرم و شب‌ها فعال هستند رعایت نکات ایمنی در مورد جلوگیری از عقرب گزیدگی بخصوص در مناطق گرمسیری و به هنگام تاریکی هوا اهمیت دارد. مثل پوشیدن جوراب، شلوار و کفش مناسب، تکان کفش و لباس قبل از پوشیدن و غیره.

پس از چند دقیقه از گزش عقرب که اغلب در ناحیه دست و پا اتفاق می‌افتد علایمی چون درد، تاول، قرمزی، تورم مشاهده می‌شود؛ سپس با گذشت چند ساعت از گزش، ممکن است علایم زیر در فرد مشاهده شود: تند شدن نبض، بالا رفتن فشار خون، سرگیجه، حالت تهوع و استفراغ، بی‌اختیاری ادرار و مدفوع، تنگی نفس، تشنج، و افزایش ترشح بزاق. عقرب گزیدگی اغلب خطرناک نیست و تنها باعث بروز علایم و نشانه‌ها موضعی در محل گزش می‌گردد. با این وجود باید کمک‌های اولیه ضروری را برای مصدومین انجام داد و خطرناک بودن یا نبودن عقرب و شدت مسمومیت را به کادر درمانی و پزشک واگذار کرد.

شستشوی محل زخم با آب و صابون، بیرون آوردن وسایل تزئینی و جواهرات، استفاده از کمپرس سرد برای کاهش درد و تورم باید در وهله اول مورد توجه قرار گیرد بدین منظور می‌توان از یک تکه یخ استفاده کرد ولی هرگز نباید اندام گرفتار را در آب یخ غوطه‌ور ساخت.

برای کمک‌های اولیه مؤثر باید به این نکات پرداخت: ارزیابی صحنه حادثه، دور کردن یا پرهیز از خطر، در خواست کمک در صورت لزوم؛ سپس ارزیابی اولیه مصدوم و انجام مراحل ABC و دیگر کمک‌های اولیه ضروری در صورت لزوم؛ بی حرکت نگه داشتن مصدوم و ثابت نگه داشتن عضو گزیده شده؛ کمپرس سرد البته از گذاشتن یخ به صورت مستقیم بر روی اندام باید خودداری شود؛ استفاده از دستگاه مکنده مخصوص جهت خارج کردن سم، در صورت عدم وجود دستگاه مکنده مخصوص، استفاده از ساکشن و یا مکیدن محل گزش توسط دهان انجام می‌شود در مورد بریدن و مکیدن محل زخم با دهان توافق نظر وجود ندارد. بعضی صاحب نظران با این کار مخالف هستند و عده‌ای استفاده از این روش را مجاز می‌دانند. و سپس انتقال سریع به مرکز درمانی باید توجه داشت که بهتر است بدون فوت وقت و انجام اقدامات اضافی مصدوم را هر چه سریعتر به مراکز درمانی منتقل کرد. علایم گزیدگی با عقرب «گاردیم» در ابتدا بسیار خفیف و ناچیز است و همین مسئله اغلب باعث عدم مراجعه به موقع فرد به مراکز درمانی می‌گردد. اما مراجعه به مراکز درمانی لازم و ضروری است و تاخیر می‌تواند منجر به بروز علایم مختلف مسمومیت، از بین رفتن بافت‌های بدن در محل گزش یا حتی در موارد شدید منجر به مرگ فرد گردد. گزیدگی عقرب در افراد پیر، کودکان، نوزادان و افراد مصدوم خطرناک تر است. همچنین اگر گزش متعدد یا نزدیک سر و صورت یا گردن مصدوم باشد، خطزناک‌تر از گزش اندام (دست و پا) خواهد بود.

در برخی موارد و در صورت شدید بودن مسمومیت در مراکز درمانی از پادزهر سم عقرب برای خنثی‌سازی سم و درمان فرد استفاده می‌شود. البته این کار باید با دستور پزشک و تحت نظارت مستقیم او انجام شود.

در برخی منابع بستن بالای محل گزش با هدف تاخیر در جذب سم توصیه شده‌است. برای این کار باید: ابتدا از پارچه، باند یا یک وسیلهٔ مناسب دیگر با عرض حداقل چهار تا پنج سانتی‌متر استفاده کرد. سپس آن را حدود پنج سانتی متر بالاتر از محل گزش (یعنی قسمتی از اندام که به تنه مصدوم نزدیک تر است) بست. پارچه یا باند باید به حدی محکم بسته شود که تنها باعث کندشدن جریان لنف و خون سیاهرگی در اندام مربوطه گردد. توجه داشته باشید که این کار به هیچ وجه نباید باعث اخلال در جریان خون سرخرگی اندام مبتلا گردد. به این منظور، پارچه یا باند باید به صورتی بسته شود که یک انگشت به راحتی از زیر آن عبور کند و همچنین باعث قطع نبض در نقاط انتهایی اندام مبتلا نگردد.

سم‌گیری

از رایج‌ترین روش‌های سم‌گیری از کژدم‌ها، استفاده از غده سمی عقرب یا به عبارتی بند انتهایی دم عقرب است. این بند انتهایی را غده سمی می‌گویند و نباید با دیگر بندهای دم عقرب که پنج عدد هستند، اشتباه شود. برای سم گیری ابتدا غده سمی را از محل اتصال با آخرین بند دم (بند پنجم) قطع می‌کنند و آن را شستشو می‌دهند سپس در دستگاه‌های خشک کننده حدود یک ماه قرار می‌گیرد تا به طور کامل خشک شود. پس از آن غده‌ها را در هاونهای بلورین می‌کوبند تا خرد شوند سپس با آب مقطر حل می‌کنند. محلول به‌دست آمده را در سانتریفوژ قرار می‌دهند تا مایع محتوی سم جدا شود.

روش دیگر برای تهیه سم که به وسیله آن سم خالص‌تری تهیه می‌شود، استفاده از دستگاه شوک الکتریکی است. به این ترتیب که با استفاده از دو سر الکترودی که در طرفین غده سمی قرار می‌گیرند، شوک الکتریکی به جانور وارد می‌کنند که باعث می‌شود سم خالص به بیرون بریزد.

تولید مثل

کژدم مادر به همراه کژدمهای نوزاد

کژدم‌ها زنده‌زا بوده و اغلب از نیمه تابستان تا نیمه پاییز می‌زایند و تعداد نوزادها بسته به نوع عقرب از ۲ تا ۹۰ عدد متغیر است. در برخی از انواع عقرب‌ها، نوزادان از سر خارج می‌شوند و در برخی دیگر نوزادان از دم. نوزادان پس از تولد خود را به سطح پشتی بدن مادر می‌رسانند و دست کم تا زمان نخستین پوست‌اندازی نوزادان بر پشت کژدم مادر جابجا می‌شوند. در این هنگام اغلب، به علت گرسنگی و نبود غذا عقرب مادر از چند نوزاد خود به عنوان غذا استفاده می‌کندو بالعکس تغذیه بچه ها از مادرشان.

تنفس

نیاز کژدم‌ها به اکسیژن بسیار کم است به طوری که می‌توانند تا یک شبانه روز در عمق آب زنده بمانند یا این که ماه‌ها در یک بطری در بسته زنده بمانند.

قلب

کژدم‌ها قلبی لوله‌ای شکل و دراز در سطح پشتی تنه دارند که تعداد انقباض‌های آن بسته به گونه عقرب متفاوت است و از ۶۰ تا ۱۸۰ بار در دقیقه می‌زند.

خون

خون عقرب‌ها دارای هموسیانین می‌باشد که به صورت مایعی روشن و حاوی مقدار زیادی مس است. خون کژدم‌ها به علت وجود مس در مجاورت هوا اکسید می‌شود و از این رو به رنگ آبی یا سبز دیده می‌شود. خون عقرب‌ها سمی است به طوری که اگر آن را به یک موش تزریق کنند موجب مرگ آن می‌شود.

بینایی

برخلاف تصور عده‌ای که کژدم‌ها را کور می‌پندارند، این جانوران دارای قدرت بینایی هستند ولی فقط می‌توانند اجسام را در فواصل چند سانتی‌متری تشخیص دهند. کژدم‌ها دارای یک جفت چشم میانی و ۲ تا ۵ عدد چشم جانبی هستند. چشم‌های جانبی با وجود داشتن عصب بینایی فاقد قدرت دید هستند و به احتمال فقط می‌توانند نور را تشخیص دهند.

نمادشناسی

کژدم‌ها تقریباً در تمامی اسطوره‌های ملل مختلف نقش دارند و در نقش و نگاره‌های باستانی اغلب کشورهای مختلف با نقش عقرب برخورد می‌کنیم. این موجودات عجیب به دلیل ظاهر ترسناکی که دارند به عنوان نمادهای گوناگون کاربرد داشته و دارند. اما بیش از همه انسان کنجکاو است که درباره جانوران خطرناک به ویژه عقرب بیشتر بداند و چه بسا که همین کنجکاوی باعث شده که شایعات زیادی در رابطه با کژدم‌ها پدید آید. این شایعات بیشتر به علت نبود اطلاعات رواج پیدا می‌کند و تقریباً تمامی آنها از نظر علمی بی‌اساس هستند.

خودکشی کژدم‌ها

برخی تصور می‌کنند زمانی که عقرب در میان آتش محصور می‌شود یا در شرایط سخت قرار می‌گیرد، دم خود را بر بالای سرش می‌برد و نیش را درون سرش فرو کرده و خودکشی می‌کند. اما این باوری غلط و فقط یک افسانه‌است و پایه علمی ندارد. در حقیقت عقرب وقتی در میان آتش محصور می‌شود با حرکات نیش زدن به اطراف می‌خواهد از خود دفاع کند و به عبارتی هر آن چه که در مقابلش است را نیش بزند و در این موقع نیز می‌خواهد آتش را نیش بزند که این تصور را پدید آورده که خودش را نیش می‌زند.

عقرب‌ها همانند جانوران دیگر در برابر هر شرایط سختی تا لحظه مرگ مقاومت می‌کنند و این شرایط بوجود آمده‌است که جان آنها را می‌گیرد نه این که خودشان به ناچار خودکشی کنند. اما این که چرا عقرب‌ها در میان حلقه آتش می‌میرند، به میزان مقاومت عقرب در برابر گرما بستگی دارد و علت آن بالا رفتن درجه حرارت اطراف است. به عبارت دیگر عقرب‌ها دمای بالا را نمی‌توانند تحمل کنند و بیشتر آنها در دمای ۴۰ درجه به بالا می‌میرند ولی در عوض دمای بسیار پایین و در حد صفر درجه را به خوبی تحمل می‌کنند. علت مرگ عقرب در حرارت بالا به دلیل از دست دادن سریع آب بدن، انعقادهمولنف و انسداد عروق و مجاری است.

دانلود نسخه ی هک شده کلش آف کلنس

سلام به همگی 

این برنامه ، نسخه ی هک شده کلش آف کلنس هستش و نه نیاز به روت داره و نه به بازی اصلی شما آسیب می زند 

در این برنامه دقیقا همه چیز مثل کلش واقعی ست با این تفاوت که جم و اکسیر و طلای شما بی نهایت است و به منظور هک واقعی کلش است.

 

برای دانلود روی (دانلود برنامه ) کلیک کنید.

 

آموزش تصویری :

 

قبل از اجرای فیلم برای دیدن بهتر نوشته ها گزینه ی HD را بزنید.